یا امام رئوف
یا شمس الشموس
میدونم زائر خوبی نبودم امام رضا
میدونم زائــــــــر خوبــــی نبودم امام رضـــــا
|
ولی خـــــوب تو از کرم ضامن من هم شدهای
|
میدونم ســـــــــــرت شلوغه تو حــــــــــــرم
|
گاهـــــی هــــــم مهمــــــــونِ دلها شدهای
|
میدونم از همه چیـــــز آگهی ای نـــــور جلی
|
میدونم نامهی اعمال، تو هـــــــم وا شدهای
|
میدونم ضامـــــــن آهــــــــــــو شــــــــدهای
|
میدونم خدا رو شکــــر، که حج ماها شدهای
|
میدونم هــر چی دلِ، تو حرمت رهــــــا شدن
|
کسی نیست به من بگه: تو و دلت جاشدهای؟
|
میدونم فرش و در آن عرش، سرور است و نوا
|
که شما نیک کنـــون، شمس خراسان شدهای
|
میدونم صحن و ســــرا شـــاد ز نقاره زنیست
|
که شما بار دگــــــر، شافی حاجـــــت شدهای
|
میدونم ز اون قدمهات، راه و بیـــــــراه کدومه
|
تو قدمگاه با قــــــدم، نشـــــــونی ِ ما شدهای
|
میدونم اون حرم و صحن و سرات بهشتیاند
|
میدونم، تو از کـــرم، جــــــدا ز جنت شدهای
|
آقا جــــــون هر کی که دوره از حـــــرم منتظره
|
تا یه بار بهش بگی: «تو زائـــــــــر ما شدهای»
|
سعید سخایی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 691
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1